جاده ولايت، نمادي از مسير نور و آگاهي در ايران است

به گزارش ميراث‌آريا(chtn) همزمان با پنجمين همايش علمي ، پژوهشي جاده ولايت که در خراسان رضوي در حال برگزاري است متن پيام معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي‌، صنايع دستي و گردشگري کشور به اين همايش بدين شرح قرائت شد:

هشتمين بزرگداشت دهه‌ کرامت و برگزاري پنجمين همايش علمي _ پژوهشي جاده ولايت در واقع عرض ارادتي است که ايرانيان در طول تاريخ به سلاله پاک رسول اکرم و خاندان مطهر علي بن ابيطالب (ع) به طور مدام و مداوم ابراز داشته‌اند و در هر برهه‌اي از تاريخ، جان بر سر اعتقاد به امر ولايت و اصل متعالي امامت نهاده‌اند.

ايرانيان که دروازه‌هاي امپراتوري عظيم خود را بر آوازه اسلام گشودند و آرزوهاي بلند انساني را در تحقق دين محمد (ص) بر فلات ايران يافتند، عملاً با ظلم حکماي جور اُموي و جفاي عباسي روبرو شدند.

در اين ميان يگانه آواي رهايي بخش که در حوزه امپراتوري مسلمانان مي‌پيچيد، پايداري خاندان علي بن ابيطالب (ع) در مقابل فساد سلاطين خلفاي جور بود و از آن روزگار تاکنون جان آزاده ايراني مجذوب کهرباي آزادي بخش کلام و قيام ائمه اطهار باقي مانده است.

اگرچه ايرانيان همواره تاوان اعتقاد به ولايت فرزندان رسول اکرم (ص) را به سختي داده‌اند و در جوف تاريخ گاه «ق‍ِرمَطي» و گاه «رافِضي» شمرده شده‌اند و بدين بها و بهانه به مسلخ رفته‌اند، ليکن با شمشير جان و سپر دل، گاه در کنار ابومسلم خراساني و گاه در اطاعت مشتاقانه از ولايت علي بن موسي الرضا (ع)، پشت خلفاي اموي و عباسي را به دليري لرزانده‌اند.

حضور مبارک علي بن موسي الرضا (ع) در خراسان، نعمت و پاداشي بود که سرانجام خداوند رحمان به پاس رادمردي ايرانيان در حمايت از فرزندان رسولش به آنان هبه کرد و آنان را قرين فيضي ابدي ساخت.

اگرچه رخصت اطاله سخن در اين مجال کوتاه فراهم نيست؛ اما در يک نگاه گذرا مي‌خواهم عرض کنم: امام هشتم اگر راه ايران در پيش گرفت نه به واسطه بيم و هراس از توطئه امراي عرب بود و نه به اشتياق همراهي حاکم جابري چون مامون عباسي. آن چه امام را به هجرت وا داشته، شرح درد اشتياق ايرانيان و به خصوص خراسانيان به پاي بوس قدوم آن حضرت بود و بدين سان است که قلبي تپنده در پيکره‌اي خاموش جاي گرفت و آن را به زيستن سرافرازانه رهنمون ساخت.

شايد امروز روزي است که بايد قدر و منزلت عاشق و معشوق را شناخت. منزلت آسماني امام و قدر دوستداران و عاشقان او را، که چنين حادثه عظيمي را در فلک اجتماعي _ اعتقادي کشور ايران رقم زدند.

شايد بهتر آن است که از اين پس صفت «غريب خراسان» را در کنار نام تابان حضرت به کار نبريم. چرا که در واقع، امام در ميان اعراب مکه و مدينه، در هجوم حسادت‌ها و حقارت‌ها، غريب و تنها بودند. همچنان که پدران و اسلاف مطهرشان. و در خراسان و سرزمين ايران سروري داشتند و ولايت. به راستي که تاريخ گواه اين مدعاست. بدين سبب است که معتقدم: جاده ولايت، نمادي از مسير نور و آگاهي است در کشور ايران. نشانه لياقت و پذيرفته شدن، نماد ولايت‌پذيري و آزادي خواهي.

وجود قدمگاه‌هاي متعدد و شهرهايي که در استقبال از ايشان فروگذار نکرده‌اند و اين حجم بي‌بديل اشتياق، بنيان احاديث بسياري است که امام در طول سفر براي مشتاقان خويش فرموده‌اند و بارزترين آنها، حديث سلسه الذهب در نيشابور است که به روايتي هفتاد هزار و به زعمي دوازده هزار کاتب آن را بر لوح نگاشته‌اند، که اين خود حکايت فرهيختگي و دوستداري است.

امروزه نيز مردم ايران در پرتو اصل مترقي ولايت، در پي ايجاد جهاني عاري از ظلم و بهره‌کشي، جهاني وابسته به انوار رهايي بخش توحيد و جهاني الهي و انساني هستند و با اخلاص و ايمان پاي در جاده‌اي نهاده‌اند که انبيا و اوليا، که ائمه اطهار و پاکان عصر بر آنان گشوده‌اند.

بديهي است که تلاشي چنين مضاعف، عرصه را مهياي ظهور آخرين قائم قسط و عدالت در جهان خواهد کرد. پس بشارت بر رهروان امامت و ولايت که ظهور صبح و درخشش آفتاب عدل نزديک است.

/115

انتهای پیام/

کد خبر 1389072513